جستجو
-
۲تصویر
یادداشت خدیجه سلطان بیگم
در این یادداشت خدیجه سلطان بیگم جابری انصاری (دختر میرزا علیقلی الثانی) درباره طلب رقیه سلطان بیگم از میرزا ابوطالب [عادل اصفهانی] شامل کرایه از اول ماه رجب ۱۲۷۸ ق نوشته است؛ پشت این یادداشت درباره طلب صفر رعیت حسن آباد نوشته شده که به تاریخ سه شنبه چهاردهم جمادی الثانی ۱۲۷۸ ق برای مدت ده روز روانه برز شده و قرار است روزی هزار دینار رایج المعامله اصفهانی بگیرد.
-
۱تصویر
صلح نامه ام النساء خانم و کربلایی ستار، ۱۲۹۵ ق
کربلایی ستار، پسر مرحوم مولوی بیک، تمامی حصه موروثی خود را به ام النساء خانم، دختر مرحوم حاجی محمد بیک اهری، در عوض دوازده تومان رایج خمس منات از قرار هفتصد دینار به شرط خیار فسخ به مدت شش ماه هلالی اجاره داده است. در حاشیه، صلح نامه در تاریخ های ۱۳۲۳ ق و ۱۳۳۱ ق تمدید شده است.
-
۲تصویر
اجاره نامه بی بی شهربانو بیگم، ۱۲۹۳ ق
بی بی حاجیه شهربانو بیگم، دختر میرزا محمد علی، دو حبه و نیم از شش دانگ مزرعه رباط و دو حبه و نیم از شش دانگ مزرعه ده نو حومه کرمان را در ازای سی تومان وجه ریال فیالمجلس ناصرالدین شاهی عددی ۲۶ نخودی به مدت هفت سال به سلیمان خان سرهنگ، پسر اسحق خان، اجاره دادهاست؛ همراه با مهر شهربانو بیگم
-
۱تصویر
اجاره نامه، ۱۲۹۹ ق
در تاریخ ۲۲ ذی الحجه ۱۲۹۷ ق، محمد رضا خان، پسر آقا محمد رحیم، بخشی از ملک دستجرد قتاده را به موجب سند جداگانهای به رهن ده ساله به مبلغ سالانه سیصد و ده تومان و به ازای یک هزار تومان، یک باب خانه، و یک حلقه برج حمام به شریعتمدار خادمالشریعه سید ابوجعفر و حاجی میرزا عبدالصمد تاجر، پسر میرزا محمد کاظم، واگذار کرد. این قرارداد به امضای علی اکبر خان سرهنگ، و مادر، خواهر پدری، و همسر محمد رضا خان رسیدهاست. و چون خاورسلطان، همسر مرحوم سرتیپ محمد کریم خان، مدعی مالکیت بخشی از ملک شد، مبلغ مالالاجاره تغییر کرد. در تاریخ ۱ محرم ۱۲۹۹ ق، حاجی میرزا عبدالصمد با پرداخت مبلغی به خادمالشریعه، تنها...
-
۲تصویر
مهرماه خانم به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
مهرماه خانم پس از گله از پسرعمویش، عبدالحسین میرزا فرمانفرما، به خاطر بازدید نکردن از او هنگام آمدن به تهران، در مورد سهمش از املاک و تأخیر در گرفتن مواجب آنها می نویسد.
-
۱تصویر
نامه به عبدالحسین میرزا فرمانفرما، ۱۳۰۹ ق
شامل امورات چندین دهات از جمله ده قیصرآباد که نجم السلطنه با کربلایی مهدیقلی، مستاجر آن، هنوز بر سر محصول به نتیجه نرسیدهاند؛ گرانی قیمت اجناس در تهران؛ روبراه بودن قنات؛ واسطه شدن نویسنده برای معامله املاک اسفندیاری و علی آباد و چندین خانه متعلق به سعد الملک با نجمالسلطنه؛ بودن مشتری برای املاک منورالسلطنه به ارزش چهل و پنج هزار تومان و تمایل او برای فروش؛ و ناخوشی شکوه السلطنه